جدول جو
جدول جو

معنی گلاب افشانی - جستجوی لغت در جدول جو

گلاب افشانی
(گُ اَ)
افشاندن گلاب، مجازاً در بیت زیر بمعنی اشک ریختن و گریه کردن است:
بامدادان کنم از دیده گلاب افشانی
کآتشین آینه عریان به خراسان یابم.
خاقانی
لغت نامه دهخدا
گلاب افشانی
افشاندن گلاب، اشک ریزی گریه کردن: بامدادان کنم از دیده گلاب افشانی کاتشین آینه عریان بخراسان یابم. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(گُ اَ)
عمل گل افشاندن. عمل گل باران کردن:
جوانمردی کن ازمن بار بردار
گل افشانی بس از ره خار بردار.
نظامی.
روی درکش به کنج پنهانی
شادمان بین درآن گل افشانی.
نظامی.
روی بهرام از آن گل افشانی
سرخ شد چون رحیق ریحانی.
نظامی.
رجوع به گل افشان و گل افشان کردن شود
لغت نامه دهخدا
افشاندن گلاب، اشک ریزی گریه کردن: بامدادان کنم از دیده گلاب افشانی کاتشین آینه عریان بخراسان یابم. (خاقانی)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلاب افشان
تصویر گلاب افشان
آنکه گلاب پاشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گلاب افشاندن
تصویر گلاب افشاندن
گلاب پاشیدن، اشک اشک ریختن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از گل افشانی
تصویر گل افشانی
عمل گل باران کردن
فرهنگ لغت هوشیار